عشق حاضر جواب منp58
تازه دوزاریم افتاد کف اتاق!
- یه گربه بود دستش به گوشت نمیرسید میگفت بو گندش داره خفم میکنه!
یه دفعه خیلی بی هوا اومد جلوم ... فاصله صورتشو با صورتم کم کرد و گفت:
- جغله من عاشقه تنبیه کردنه دخترایی مثل توام ... پس اینو تو گوشت فرو کن
برا من خیلی اسون تر از این حرفاست که کارمو عملی کنم ... دختری خوبی باش تا منم باهات را بیام ...
حرفاشو بیخیال بوی عطرش رو عصابم واکینگ gمیکرد! نمیدونم به خاطر حرفاش بود یا بخاطر حرصی که از کارجیهوپ داشتم که خیلی سریع دهنمو باز کردم و گفتم:
- باشه میام .
لبخنده دختر کشی زد و گفت:
- حالا شد ...
داشت میرفت بیرون که گفتم:
- شلیل جون الاقل بگو کجا میخوایم بریم!
برگشتو با یه پوزخنده مسخره گفت:
- شلیلشو نا دیده میگیرم ولی مطمئن باش جایی که قرار بریم بهت بد نمیگذره!
و بعد خیلی شیک و مجلسی از اتاق پرید بیرون!
رفتم جلو ایینه ی اتاقمو به خودم نگاه کردم گلابی راست میگفت واقعا شبیه دختر بچه ای شده بودم که مامانشو گم کرده! با دست راستم محکم یه سیلی زدم به صورته خودم!
اینو زدم جای والدینم که نیستن ببینن دخترشون داره با زندگیش چه غلطی می کنه! ... نمیدونم از جیهوپ بنالم یا از جمن؟ یا از خود شلغمم؟!
بیخیال! هر چی باد اوورد ما هم میپذیریم ... خودمونیما عجب زوری دارم جای انگشتام رو صورتم موند!
با کرم پودر اثار کار احمقانمو پوشوندم و با یکم لوازم ارایش به صورتم صفایی دادم! شلوار جین مشکیمو با یه بولیز طوسی آستین پف دار پوشیدم موهامم پشت سرم بستم
ای من قربونه اون چهره ی گیرات بشم! اینجاست که شاعر میگه: قد بالای تو رعنا رو بنازم! دیگه فکر کنم معدهاتون تهی شد ... باور کنین فقط خواستم در جریان تیپو قیافم باشین همین!
عطر اکسیژنمو رو خودم خالی کردمو از اتاق پریدم بیرون!خبری از گلابی داستان نبود ولی رزو دیدم که طفلی مشغول گردگیری بود!
خدایی دختر تاحالا به این خوبی دیدید؟ خوب زحمت کش
- یه گربه بود دستش به گوشت نمیرسید میگفت بو گندش داره خفم میکنه!
یه دفعه خیلی بی هوا اومد جلوم ... فاصله صورتشو با صورتم کم کرد و گفت:
- جغله من عاشقه تنبیه کردنه دخترایی مثل توام ... پس اینو تو گوشت فرو کن
برا من خیلی اسون تر از این حرفاست که کارمو عملی کنم ... دختری خوبی باش تا منم باهات را بیام ...
حرفاشو بیخیال بوی عطرش رو عصابم واکینگ gمیکرد! نمیدونم به خاطر حرفاش بود یا بخاطر حرصی که از کارجیهوپ داشتم که خیلی سریع دهنمو باز کردم و گفتم:
- باشه میام .
لبخنده دختر کشی زد و گفت:
- حالا شد ...
داشت میرفت بیرون که گفتم:
- شلیل جون الاقل بگو کجا میخوایم بریم!
برگشتو با یه پوزخنده مسخره گفت:
- شلیلشو نا دیده میگیرم ولی مطمئن باش جایی که قرار بریم بهت بد نمیگذره!
و بعد خیلی شیک و مجلسی از اتاق پرید بیرون!
رفتم جلو ایینه ی اتاقمو به خودم نگاه کردم گلابی راست میگفت واقعا شبیه دختر بچه ای شده بودم که مامانشو گم کرده! با دست راستم محکم یه سیلی زدم به صورته خودم!
اینو زدم جای والدینم که نیستن ببینن دخترشون داره با زندگیش چه غلطی می کنه! ... نمیدونم از جیهوپ بنالم یا از جمن؟ یا از خود شلغمم؟!
بیخیال! هر چی باد اوورد ما هم میپذیریم ... خودمونیما عجب زوری دارم جای انگشتام رو صورتم موند!
با کرم پودر اثار کار احمقانمو پوشوندم و با یکم لوازم ارایش به صورتم صفایی دادم! شلوار جین مشکیمو با یه بولیز طوسی آستین پف دار پوشیدم موهامم پشت سرم بستم
ای من قربونه اون چهره ی گیرات بشم! اینجاست که شاعر میگه: قد بالای تو رعنا رو بنازم! دیگه فکر کنم معدهاتون تهی شد ... باور کنین فقط خواستم در جریان تیپو قیافم باشین همین!
عطر اکسیژنمو رو خودم خالی کردمو از اتاق پریدم بیرون!خبری از گلابی داستان نبود ولی رزو دیدم که طفلی مشغول گردگیری بود!
خدایی دختر تاحالا به این خوبی دیدید؟ خوب زحمت کش
- ۲.۰k
- ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط